روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید. _________________________________alone for ever نظرات شما عزیزان:
+نوشته شده در سه شنبه 3 / 10 / 1391برچسب:یک داستان کوتاه زیبا,داستان,داستان کوتا جدید,داستان جدید,داستان کوتاخ, ساعت13:48توسط آرمین نخستین |
|
•.?درباري من?.•![]()
بنام پيوند دهنده قلبهاي دو عاشق گفتم از عشق چه کنم گفتي بسوز گفتم اين سوختگي را چه کنم گفتي بساز............... خوش آمد ميگم به شما رهگزران اين کلبهي تاريکو تنهايي من اميدوارم ميزبان خوبي براي لحظاتتون باشم تا بازم بهم سري بزنيد> ![]()
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |